close
آخرین مطالب
  • هاست وردپرس تحویل آنی
  • فود کده
  • JOK - اس ام اس , جوک , عکس طنز

    بازدید : 114
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:23
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    24

    اعتراف می کنم وقتی دبستان و راهنمایی بودم بعضی معلما که خدا از سرشون نگذره می گفتند باید نتیجه های برگه امتحانارو ببریم ولیمون (پدر یا مادر ) امضا یا اثر انگشت بزنن منم که همیشه نمره هام درخشان بود ناچاراً مجبور بودم خودم با انگشت پام جای پدرم اثر انگشت بزنم ی روز یکی از معلما بهم گفت بابات کارگره اینقدر انگشتش بزرگه

    بازدید : 107
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:22
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    23
    اعتراف می کنم وقتی دبستان و راهنمایی بودم بعضی معلما که خدا از سرشون نگذره می گفتند باید نتیجه های برگه امتحانارو ببریم ولیمون (پدر یا مادر ) امضا یا اثر انگشت بزنن منم که همیشه نمره هام درخشان بود ناچاراً مجبور بودم خودم با انگشت پام جای پدرم اثر انگشت بزنم ی روز یکی از معلما بهم گفت بابات کارگره اینقدر انگشتش بزرگه
    بازدید : 111
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:22
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    22
    اعتراف می کنم وقتی دبستان و راهنمایی بودم بعضی معلما که خدا از سرشون نگذره می گفتند باید نتیجه های برگه امتحانارو ببریم ولیمون (پدر یا مادر ) امضا یا اثر انگشت بزنن منم که همیشه نمره هام درخشان بود ناچاراً مجبور بودم خودم با انگشت پام جای پدرم اثر انگشت بزنم ی روز یکی از معلما بهم گفت بابات کارگره اینقدر انگشتش بزرگه
    بازدید : 122
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:21
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    21
    16|https://www.vistablog.ir/images/002.gif|1
    بازدید : 107
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:21
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    20

    طرف پسر عموشو با خودش آورد تو مدرسه (پسر عموش تو مدرسه مون نبود),6 ساعت باهامون کلاس نشست,معلما هیچی نگفتن یه طرف,مدیرو ناظم هم نفهمیدن,مدرسه بود داشتیم!!!!!!

    بازدید : 124
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:20
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    19

    بابای من توی خانواده پسر بزرگس یه بار که جبهه بوده عمه ام میخواسته بره خونه دوستش جشن تولد بعد ورداشته نامه نوشته به بابام تو جبهه ببینه اجازه میده بهش یا نه ؟!!! :D

    بازدید : 118
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:20
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    18

    سر شب لپتاپ رو خاموش کردم رفتم نشستم تو پذیرایی در جوار خانواده
    5 دقیقه اول خونواده :o
    5 دقیقه دوم خونواده :|
    1 دقیقه بعد مامانم : لپتاپت سوخته ؟
    من : نه
    3 دقیقه بعد بابام : اینترنتت شارژش تموم شد ؟
    من : نه
    اندکی بعد بابام : چی شده حالت خوب نیست؟
    من : نه چطور ؟
    یذره بعد مامانم : تو چته ؟ چرا سرت تو لپتاپ نیست ؟
    من : خب گفتم یکم بیام پیش شما بشینم
    بابام : مطمئنی طوری نشده ؟
    مامانم : خب بگو چرا اینجوری میکنی آخه ؟
    مرد پسرت معتاد شده.....
    من : :0
    بابام : زد تو گوشم.
    هیچی دیگه پا شدم اومدم لپتاپ رو روشن کردم :|
    الانم تو 4jok هستم.
    داستان داریم ما با بابا مامانمون....والا

    بازدید : 121
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:19
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    17

    امروز صبح از آپارتمانم اومدم بیرون و کفشم می پوشیدم که زن همسایه از اسانسور پیاده شد و زنگ واحدشو زد ، یه بچه 3,4 ساله داره که اومد درو باز کنه که گفت کیه ؟
    خانومه هم خیلی با ناز گفت عزیزم منم مامانت !
    منم یهو برگشتم گفتم دروغ میگه آقا گرگست ! :خخخخخخ
    بچهه هم لج کرده بود درو وا نمیکرد
    با هزار ترفند به زور درو باز کرد ...

    بازدید : 144
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:18
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    16
    به یکی همینطوری اس ام اس دادم :
    “ببخشید میتونم شمارتونو داشته باشم؟” جواب داد: “شما ؟”
    اصن اشک شوق تو چشام حلقه زد وقتی فهمیدم از من اوسگل تر هست
    بازدید : 129
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:18
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    15
    تو کلاس درس معلم گفت بچه هاى عزيز امروز ميخوام بگم دو آدم اول دنيا چطور به وجود اومدن!!
    يکى از بچه ها گفت: خانوم اونو ميدونيم بگيد نفر سوم چطور به وجود اومد؟!!
    بازدید : 135
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:18
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    14
    رفتم نمایندگی سایپا به مسئولش میگم فرمون ماشین زیاد صدا میده
    چه کار کنم؟
    میگه صدای ضبط رو زیاد کن !
    بازدید : 105
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:17
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    13

    همسایه دیوار به دیوارمون ۲ شب اومده زنگمونو زده میگه :
    احیانا این سوناتا مال شما نیست دمه در ما گذاشته !؟
    میگم : نه مال ما نیست !
    میگه : آررررره حدس می زدم شما از این فک و فامیلا ندارین !

    بازدید : 154
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:17
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    12
    زمان مدرسه با بغل دستیمون که قهر می کردیم وسط میز یه خط می کشیدیم می گفتیم : وسایلات از این خط اینور تر نیاد !!!
    هِهِهِهِی جوونی ...
    بازدید : 140
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:16
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    11
    16|https://www.vistablog.ir/images/002.gif|1
    بازدید : 112
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:13
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    10

    زن همسايمون در زد و گفت كيبرد دخترم خرابه ميخواد مقاله تايپ كنه براي دانشگاهش؛بهش كيبرد و دادم و رفت؛عصر بود با دوستام بيرون بودم برگشتني گفتم برم كيبردو بگيرم؛هندسفري تو گوشم بود و داشتم آهنگ دوست دارم دوست دارم فريدون رو گوش ميكردم و اون قسمتشم بدون ريتم خاصي تكرار ميكردم؛زنگ همسايه رو زدم؛در همين حين آهنگو زمزمه ميكردم "دوست دارم دوست دارم" نشنيدم كه آيفون برداشتن هنسفري تو گوشم بود؛
    يهو ديدم در خونه باز شد؛هنسفري و زود برداشتم تا حرفمو بگم؛ دختر همسايه جلو در بود؛يكم نگام كرد سرشو انداخت پايين و گفت :منم خيلي وقته دوست دارم؛...و اين طوري شد كه باهم دوست شديم.
    اون هيشوقت اصل قضيه رو نفهميد اما من همينجا از فريدون جان بابت آهنگ بدرد بخورش كمال تشكرو دارم :))))

    بازدید : 113
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:12
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    9
    زنگ زدم به پسر عموم دیدم
    مداحی گذاشته اهنگ پیشوازش
    بعد که جواب داده بهش گفتم این چه اهنگ پیشوازییه؟
    میگه از قرض الحسنه مسجد محله درخواست وام کردم
    قرار شده جوابشو تلفنی بدن
    میخوام اگه جوابشون منفی بود اخرین تیرمم زده باشم !!!
    بازدید : 107
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:12
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    8

    دیروز خونه مهمون داشتیم ، پرسیدن بچتون کجاست ؟؟؟ مامانم گفت : تو فیسبوک
    پرسیدن فیس بوک کجاست ؟
    مامانم گفت : جایی که اگه خبر مرگشم توش بنویسه لایک میزنن

    بازدید : 110
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:11
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    7

    به دوستم زنگ زدن گفتم کجایی ؟ گفت تو بارم فردا میرسم!!!

    بازدید : 213
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:11
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    6
    16|https://www.vistablog.ir/images/002.gif|1
    بازدید : 1549
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:10
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    5

    اولين باري كه رفتم مدرسه وقتي برگشتم مادرم خواست بدونه نظرم چيه گفت پسرم روز اول مدرسه چطور بود؟ گفتم چي؟ روز اول؟ يعني دوباره هم بايد برم؟

    تعداد صفحات : 344

    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
  • آرشیو لینک ها
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 345
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • بازدید امروز : 96
  • بازدید کننده امروز : 34
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 97
  • بازدید ماه : 499
  • بازدید سال : 12461
  • بازدید کلی : 60224
  • کدهای اختصاصی