close
آخرین مطالب
  • هاست وردپرس تحویل آنی
  • فود کده
  • JOK - اس ام اس , جوک , عکس طنز

    پسر عمم تعریف میکرد:کلاس زبان داشتم،کلی تیپ زده بودم و اینا! راه افتادم تو خیابون.همین جوری که میرفتم همه برمیگشتن و یه جوری نگام میکردن،منم باخودم گفتم عجب خوش...

    بازدید : 121
    دوشنبه 3 فروردين 1394 زمان : 23:30
    • 1
    • 2
    • 3
    • 4
    • 5

    33
    پسر عمم تعریف میکرد:
    کلاس زبان داشتم،کلی تیپ زده بودم و اینا! راه افتادم تو خیابون.همین جوری که میرفتم همه برمیگشتن و یه جوری نگام میکردن،منم باخودم گفتم عجب خوش تیپ شدما!
    چند دقیقه بعد د یدم نه مثل اینکه قضیه یه چیز دیگست،خودمو تو ویترین مغازه ها نگاه کردم و دیدم نه بابا خیلی خوشتیپ و با کلاسم و دیگر هیچ! با اعتماد به نفس سرمو گرفتم بالا و رفتم کلاس.نشستم رو صندلی سرمو انداختم پایین دیدم ای داد بی داد بجای کفش دمپایی پام کردم! اونم نه از این دمپایی خوشگلا،یه جفت دمپایی پلاستیکی نارنجی...! :
    نظرات این مطلب

    تعداد صفحات : 344

    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
  • آرشیو لینک ها
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 345
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • بازدید امروز : 498
  • بازدید کننده امروز : 270
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 499
  • بازدید ماه : 901
  • بازدید سال : 12863
  • بازدید کلی : 60626
  • کدهای اختصاصی