یه دبیر داشتیمتا میومد سر کلاس میشس تا اخرم پا نمیشد هر چی بچه ها اسرار میکردن پاشه رو تخته بنویسه،نمیپاشید.
صندلی بیرون میزاشتیم میرف می اورد...
یه روز اولای جلسه گوشیش زنگید رف بیرون جواب بده من فوری رفتم صندلی رو از پنجره انداختم بیرون.
فکرشو بکنید از طبقه سوم بیفته چی میشه و چه صدایی میده... وقتی اومد:O
تا اخر به همین حالت کنار تختهئ وایستاد
امروز تو فروشگاه ...
با همکارم نشسته بودم...
یه بار با یه...
يه بار رفته بودم عروسي...
بچه بودم مامانم...
يکي از بچه ها...
دوستم پفک بهم ...
بابام...
وقتي بچه بودم يه ...
دو سه روز پیش به یکی ...
5
یادمه دوره دبیرستان به معلما میگفتیم ...
مردم از بیکاری هرجا
به مامانم ميگم مامان اومدني لباس مشكي رو بيار ميگه ....
کمپوت باز کردیم بخوریم....
داداشم زندگیشو داده یه آیپد خریده....
به پسر عموم تو مدرسه گفتن ....
بابام هشتاد سالشه همیشه اصرار می کنه....
من و داداشم در حال....